عَسَی رَبُّکمْ أَن یرْحَمَکمْ وَ إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَ جَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکفِرِینَ حَصِیرًا[1]
ترجمه:
امید است پروردگار، شما را مورد رحم خود قرار دهد و اگر بازگردید، ما بازگشت می کنیم؛ [اگر بازگشت به عصیان کنید، ما هم بازگشت به عذاب می نماییم ] و ما جهنّم را برای افراد کافر، زندان و محبسی قرار دادیم.
تفسیر:
انسان هر اندازه غرق در معاصی باشد، نباید از رحمت واسعۀپروردگار نومید شود؛ زیرا یأس از رحمت خداوند جزو گناهان کبیره محسوب می شود و دارنده اش را به گناه بزرگی وادار می نماید.
خداوند متعال در صدر آیۀفوق می فرماید:
«عَسَی رَبُّکمْ أَن یرْحَمَکمْ. . . »
یعنی هر چند انسان نسبت به اعمال سوء خود، استعداد عذاب الهی را به دست آورده باشد و خود را مستوجب عقاب گردانیده باشد، باز اگر راه توبه و انابتی در پیش گیرد، ممکن است و امید این هست که خداوند کریم او را مورد لطف عمیم خود قرار دهد و عذاب را از او دور فرماید.
توبه، عبارت است از: «بازگشت به سوی خدا پس از ارتکاب معصیت». هر قدمی در راه معصیت برداریم، به همان اندازه از درک رحمت الهی دور شده ایم. اگر شخص بیمار، داروهای شفابخش بیماری خود را به کار بَرَد، روز به روز از شدّت مرضش کاسته می شود تا روزی به بهبودی کامل برسد؛ امّا اگر عوض استعمال ادویۀشفابخش به داروهایی متوجّه شد که مرضش با آن ضدیت دارد، بیماری وی شدّت می یابد تا وقتی که او را به دیار نیستی برساند؛ وضع روحیات ما هم در برابر گناه همین گونه است. اشکی که از چشم تائب ریخته شود، داروی شفابخشی است که او را به درک فیض الهی نزدیک می گرداند و- خدای نکرده- قدمی که در راه معاصی برداشته شود، سمّی است که انسانیت و معنویت او را به کشتن می دهد.
قوم یونس [2] بر اثر ارتکاب معاصی، مستوجب نزول عذاب بودند؛ امّا به خاطر تنبهی که برای شان حاصل شد و توسّلی که به ذات یگانه نمودند، عذاب از آنان دفع شد. [3]
پی نوشت
نظرات شما عزیزان: